ای دریغ

ساخت وبلاگ
داشتم آروم آروم تو محوطه دانشگاهم قدم می زدم پیگیر کارهای ثبت نام اما اصلا حواسم نبود که این دفعه دیگه با یاری همسر عزیزم باید تا آخر تنها تو دانشگاه باشم بدون دوست چون ایشون شرط کرده بودن که یک گام به عقب برداشتم و با یک کلمه از هم دانشگاهیم مواجه شدم که این جوری نپوش منم اخمی به رو اوردم

روز ها گذشت و من مفتخر به فراغ از اون دانشگاه شدم اما با چه اشک ها که با بچه ها نه سر نمره بلکه سر درک مطالب از جانب اساتید نازنینم نریختیم چه روزهایی را با خوندن مطالب واقعا شیرین شب نمی کردم باید تنها میومدم با ماشین خونه و کلی بم کیف می داد

 

قسم به باران...
ما را در سایت قسم به باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghasambebarano بازدید : 19 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:52